سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پرتال امام خمینی (س)
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 53
بازدید دیروز : 65
کل بازدید : 54232
کل یادداشتها ها : 109

نوشته شده در تاریخ 91/4/22 ساعت 12:0 ص توسط Admin


 

اولین مجلس خبرگان رهبری در شرایطی که کشور، در حال نبردی نابرابر با حکومت عراق و دنیای استکبار بود و متجاوزان عراقی برای شکست ملت قهرمان ایران، هر روز متوسل به شیوه‏ای جدید در جنگ می‏شدند، تشکیل شد.اما حضور گسترده مردم در صحنه‏های گوناگون انقلاب، از قبیل انتخابات مجلس خبرگان چون همیشه ارمغانی از یأس و ناامیدی را برای دشمنان فراهم آورد. در این میان انتخابات اولین دوره مجلس خبرگان رهبری، با شرکت هجده میلیونی مردم شجاع و مقاوم ایران در 19 آذر 1361 برگزار گردید و 75 نفر از نمایندگان مجلس خبرگان تعیین شدند. در نهایت اولین نشست مجلس خبرگان رهبری که در واقع نخستین مجلس خبرگان جامعه اسلامی پس از خبرگان قانون اساسی بود، در 23 تیرماه 1362 تشکیل گردید و با پیام حضرت امام، افتتاح شد.

 

متن کامل این پیام را در ادامه می خوانید:




بسم اللَّه الرحمن الرحیم‏

 

با تأیید خداوند متعال جَلَّ و علَا و پشتیبانى حضرت ولى اللَّه اعظم، بقیه اللَّه أرواحنا لمقدمه الفداء- بر حسب اصل یکصد و هفتم قانون اساسى جمهورى اسلامى، مجلس مبارک خبرگان، که به وسیله آراء ملت عظیم الشأن ایران، شمارى از علماى اعلام و حجج اسلام- ادام اللَّه بقائهم- براى تعیین رهبر یا شوراى رهبرى انتخاب شده‏اند، مفتوح گردید. مجلسى که براى ادامه نظام جمهورى اسلامى و شرعیت بخشیدن به آن نقش اساسى دارد. مجلسى که علاقه‏مندان به اسلام و جمهورى اسلامى دل بدان بسته، و مخالفان و دشمنان آن چشم به آن دوخته‏اند. آنان دل بسته‏اند که منتخبین آنها، که از علماى متعهد و آگاه به مصالح و مفاسدند، با رأى مبارک خود شایسته ترین و آگاه ترین و متعهدترین فقیه یا فقها را براى این مقام، که صیانت «1» نظام جمهورى اسلامى و هدایت آن به طور شایسته و موافق با شریعت مطهّره بستگى به آن دارد، با اعتقاد به حضور خداوند متعال و نظارت او- جَلَّ و علا- بر آراء و اعمال و احوال آنان تعیین نمایند، و رضاى او را بر رضاى خود و دیگران مقدم دارند. و اینان چشم طمع دوخته‏اند که شاید به وسیله ایادى خود بتوانند لغزشى خداى نخواسته ایجاد کنند که در آتیه‏اى و لو دراز مدت نظام اسلامى را به انحراف کشانند.

 

ما مى‏دانیم که ابرقدرت‏ها و حکومت‏هاى وابسته به آنان با اسلام شاهنشاهى و مُلْکى مخالف نیستند؛ بلکه بى‏شک آن را تأیید نیز مى‏کنند. اسلامى که به وسیله ایادى ابلیسى خود و جهال بصورتِ عالم، عرضه شود- که علماى اسلام و مسلمانان نباید در امور سیاسى و اجتماعى مسلمین دخالت کنند و نباید در امور مسلمانان اهتمام نمایند، و حکم واضحِ عقل موافقِ با قرآن را نادیده گرفته و حدیث مَجَارِى الأُمُورِ بِیَدِ العُلَمَاء باللَّه را ضعیف و سخن شریف وَ أمَّا الْحَوَادِثُ الوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فیها إِلَى رُوَاةِ أَحَادِیثِنَا. و دیگر احادیث از این قبیل را بى‏مبنا یا به تأویل کشانند- صد در صد مورد تأیید آنان است. چه بهتر که دست علماى متعهد و مسلمانان بیدار را این درباریان روحانى نما و بازیخوردگان غافل از سیاست بازى شیاطین ببندند، و راه را براى چپاول و سلطه قدرت‏ها باز کنند.

 

آنان از اسلامى که مؤید آنهاست چه باک دارند؟ از اسلام على بن ابی طالب- علیه صلوات اللَّه و سلامه- مى‏ترسند. اگر آن شهید دلباخته اسلام و اسلام‏شناس حقیقى مثل اینان فکر مى‏کرد و به گوشه عزلت به عبادت خدا مشغول مى‏شد و راهى جز بین مسجد و منزل نمى‏پیمود، نه جنگ صفین و نهروان پیش مى‏آمد، و نه جنگ جمل، و نه مسلمانان فوج فوج به قتل مى‏رسیدند و شهید مى‏شدند. و اگر سید الشهدا- علیه السلام- مثل اینان فکر مى‏کرد و در کنار قبر جدش به ذکر و دعا مى‏پرداخت، فاجعه بزرگ کربلا پیش نمى‏آمد و دوستان ارجمند خداوند قطعه قطعه نمى‏شدند و آل اللَّه به اسارت نمى‏رفتند. و از آنها بالاتر، اگر رسول اکرم- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- مانند اینان فکر مى‏کرد و به نصیحت و بیان احکام عبادات مى‏پرداخت، آن همه رنج و مصیبت نمى‏دید و آن همه مسلمانان به شهادت نمى‏رسیدند. و در علماى معاصر، اگر مرحوم آیت اللَّه‏ عظیم الشأن، آقا میرزا محمد تقى شیرازى با آن مقام بزرگ در علم و ورع و تقوا، همانند اینان فکر مى‏کرد، در عراق جنگ بین مسلمانان و انگلیسى‏هاى متجاوزِ غاصب پیش نمى‏آمد و آن همه مسلمانان شهید نمى‏شدند، و استقلال عراق تأمین نمى‏شد.

 

حکومت‏هایى که در عصر حاضر با دل و جان و اسم اسلام در خدمت ابرقدرت‏ها، بویژه امریکا هستند و عامل تأمین منافع آنان در جهان مى‏باشند، و آخوندهاى دربارى از خدا بى‏خبر که مؤید آنان و مخالف با رژیم اسلامى هستند و کوشش در هدم اسلامِ پرخاشگر بر ستمگران به سیره رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- و علم کردن اسلامِ شاهنشاهى و ملوکى هستند، که مسلمانان متعهد را به جرم شکایت از ظلم امریکا و اسرائیل مى‏خواهند از فریضه حج محروم کنند، باید مورد تأیید شوروى و امریکا و اسرائیل باشند.

 

و اکنون شما، اى فقهاى شوراى خُبرگان واى برگزیدگان ملت ستمدیده در طول تاریخ شاهنشاهى و ستمشاهى، مسئولیتى را قبول فرمودید که در رأس همه مسئولیت‏هاست؛ و آغاز به کارى کردید که سرنوشت اسلام و ملت رنجدیده و شهید داده و داغدیده گرو آن است. تاریخ و نسل‏هاى آینده درباره شما قضاوت خواهند کرد، و اولیاء بزرگ خدا ناظر آرا، و اعمال شما مى‏باشند؛ «وَ اللَّهُ مِن وَرَائِهم مُحیطٌ و رَقِیبٌ». کوچکترین سهل انگارى و مسامحه و کوچکترین اعمال نظرهاى شخصى و خداى نخواسته تبعیت از هواهاى نفسانى، که ممکن است این عمل شریف الهى را به انحراف کشاند، بزرگترین فاجعه تاریخ را به وجود خواهد آورد. اگر اسلام عزیز و جمهورى اسلامى نوپا به انحراف کشیده شود و سیلى بخورد و به شکست منتهى شود، خداى نخواسته اسلام براى قرن‏ها به طاق نسیان سپرده مى‏شود، و به جاى آن، اسلام شاهنشاهى و ملوکى جایگزین آن خواهد شد. شما برگزیدگان مستضعفان مى‏دانید که با کوتاه شدن‏ دست ابرقدرت‏هاى چپاولگر از کشور اسلامى شما، آنان و وابستگان به آنها ماهیت اسلام و قدرت الهى آن را لمس نمودند، و چون افعى زخم خورده در کمین نشسته‏اند که از هر راهى بتوانند خود یا به وسیله پیروان از خدا بى‏خبر خود این نظام الهى را از مسیر خود منحرف نمایند. و بالاترین انحراف، که منجر به انحراف تمام ارگان‏ها مى‏شود، انحراف رهبرى است، که امروز شما نقش اول آن را دارید. شما دیدید و شنیدید که با اصل پنجم قانون اساسى چه مخالفت‏ها شد و چه جار و جنجال‏ها بپا کردند، و بحمد اللَّه تعالى موفق نشدند مأموریت خود را انجام دهند. و اخیراً با همین تعیین خبرگان نیز مخالفت کردند و سمپاشى نمودند، و بحمد اللَّه با شکست مواجه شدند.

 

و امروز هم شما نباید از کید ساحران و وسوسه خَنّاسان غافل باشید. راه خود را با قدرت الهى و تعهد به اسلام بزرگ و قوت ایمانى و روحى ادامه دهید؛ و به هیچ چیز الا مصالح اسلام و مسلمین فکر نکنید. و در این صورت خداوند تعالى پشت و پناه شماست.

 

لازم است به رهبر محترم آتیه، یا شوراى رهبرى، تذکرى برادرانه و مخلصانه بدهم:

 

رهبر و رهبرى در ادیان آسمانى و اسلامِ بزرگ چیزى نیست که خودبخود ارزش داشته باشد، و انسان را خداى نخواسته به غرور و بزرگ‏اندیشىِ خود وادارد. آن همان است که مولاى ما، على بن ابی طالب، درباره آن گوشزد فرموده است. اساساً انبیاء خدا- صلوات اللَّه و سلامه علیهم- مبعوث شدند براى خدمت به بندگان خدا، خدمت‏هاى معنوى و ارشادى و اخراج بشر از ظلمات به نور، و خدمت به مظلومان و ستمدیدگان و اقامه عدل، عدل فردى و اجتماعى.

 

شما که خود را پیروان اصحاب وحى و اولیاء عظیم الشأن مى‏دانید و بحمد اللَّه هستید، خود را جز خدمتگزار به ملت‏هاى ستمدیده ندانید. و باید بدانید که تبهکاران و جنایت‏پیشگان بیش از هر کس چشم طمع به شما دوخته‏اند، و با اشخاص منحرفِ نفوذى در بیوت شما، با چهره‏هاى صد در صد اسلامى و انقلابى، ممکن است خداى نخواسته‏ فاجعه به بار آورند، و با یک عمل انحرافى نظام را به انحراف کشانند، و با دست شما به اسلام و جمهورى اسلامى سیلى زنند. اللَّه، اللَّه، در انتخاب اصحاب خود. اللَّه، اللَّه، در تعجیل تصمیم‏گیرى، خصوصاً در امور مهمه. و باید بدانید و مى‏دانید که انسان از اشتباه و خطا مأمون نیست. به مجرد احراز اشتباه و خطا از آن برگردید، و اقرار به خطا کنید؛ که آن کمال انسانى است، و توجیه و پافشارى در امر خطا نقص، و از شیطان است. در امور مهمه با کارشناسان مشورت کنید، و جانب احتیاط را مراعات نمایید.

 

این جانب مطالبى را در سى صفحه، به عنوان وصیت، نوشته‏ام؛ و یک نسخه آن را در مجلس مبارک خبرگان امانت مى‏گذارم، که پس از مرگ این جانب منتشر خواهد شد.

 

از خداوند متعال عاجزانه مسألت مى‏نمایم که اسلام بزرگ را عظمت بیشتر بخشد؛ و توفیق وحدت را براى حفظ کیان اسلام و کشورهاى اسلامى نصیب ملت‏هاى اسلامى فرماید؛ و جمهورى اسلامى را هر چه بیشتر تقویت نماید؛ و ما را مورد عنایت حضرت بقیة اللَّه- عجل اللَّه فرجه الشریف و روحى لمقدمه الفداء- قرار دهد. و السلام على عباد اللَّه الصالحین.

 

22 تیر ماه 1362/ 2 شوال المکرم 1403

 

روح اللَّه الموسوی الخمینى‏

 

 

 

صحیفه امام، ج‏18، ص: 3-7

 








طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ